عشق.
نامه ات رسید
آن هم زمانی که درست در همان نقطه، روی چمن ها نشسته بودم.
دز آن لحظه به چه فکر می کردم،
فقط وقتی همدیگر را دیدیمبه تو خواهم گفت.
خاطرات چه رایحه ای را به جا می گذارند!
هنگامی که زندگی از عشق سرشار شود،
پر از سعادت می شود.
گداهای زندگی تنها آن کسانی هستند
که در دلشان عشقی وجود ندارد،
وچطور میتوان بخت و اقبال آن کسانی را توصیف کرد
که در دلشان چیزی نیست، مگر عشق!
در لحظاتی چنین سرشار
انسان با خدا روبرو می شود.
تنها عشق است که به مثابه خدا می شناسمش.
( اوشو )
مپرس حال مرا !روزگار یارم نیست
جهنمی شدهام،هیچ کس کنارم نیست
نهال بودم و در حسرت بهار !ولی
درخت میشوم و شوق برگ و بارم نیست
به این نتیجه رسیدم که سجده کردن من
بجز مبارزه با آفریدگارم نیست
مرا ز عشق مگویید، عشق گمشدهای است
که هر چه هست ندارم ! که هر چه دارم نیست
شبی به لطف بیا بر مزار من، شاید_
بروید آن گل سرخی که بر مزارم نیست.